معنای غرق در نماز بودن امام چیست؟

سلام/فرموده بودید:
شبهه ای که اهل تسنن در باره آیه ولایت طرح کرده اند"شیعیان معتقدند که ائمه در حین نماز چنان غرق در عبادت خدا می‌شدند که حوادث پیرامون خود را متوجه نمی‌شدند و استناد به تیری که در حین نماز از پای مبارک حضرت امیر بیرون آوردند و ایشان متوجه نشدند می‌کنند؛در حالی که در حالت غیر نماز برایشان قابل تحمل نبود"چطور ممکن است فردی که در حین نماز اینهمه غرق در ذات باری تعالی می‌گردد متوجه سایل می‌شود و انگشترش را به سایل می‌دهد؟

اولاً: محو در نماز شدن به معنای خلسه ی درویشی نیست. خواهش می‌کنم به این موضوع دقت کنید. دراویش در برخی اعمالشان به جایی می‌رسند که دیگر از خود بی خود می‌شوند و به مدهوشی و یا خلسه ای می‌رسند که اختیار از کف می‌نهند. حال امیرالمؤمنین علیه السلام در نماز این گونه نبوده است. اجازه بدهید مثالی بزنم. فرض می‌کنیم شما به ادبیات علاقه ی وافری دارید. وقتی به شعر خواندن مشغول می‌شوید بیشتر تمرکز شما روی خواندن شعر است. تا جایی که اگر دردی در پای شما بوده این درد تا حد زیادی فراموش می‌شود. این به آن معنا نیست که شما بیهوش می‌شوید. بلکه در هنگام شعر خوانی می‌دانید که کجا هستید. تقریباً چه موقع از روز است و اگر کسی شما را صدا بزند اگر جوابش را هم ندهید ولی در ذهن شما ثبت خواهد شد که فلانی شما را صدا زده است. اتفاقی که افتاده است این است که بیشتر حواس شما متمرکز بر شعر است.

ثانیاً: عمل امام برای رضای خداست چه نماز باشد چه کمک به سایل.مثال: فرض کنید هنوز در همان فضای شعرخوانی هستید. در ذوق و شوق خواندن یک غزل مشغولید که کسی یک بیت از شعری را می‌خواند که شما به آن هم علاقه دارید. آیا ناخودآگاه به سوی آن شعر و آن گوینده متوجه نمی‌شوید؟ تمرکز شما هنوز روی شعر است ولی از یک جایگاه به جایگاه دیگر منتقل می‌شود. حال برویم سراغ آن مسجد و آن امام و آن سایل. تمرکز امام بر رضای خدای متعال است که در این میان سایلی درخواستی می‌کند. امام برای رضای خداوند در حین رکوع آن انگشتری را می‌بخشند. همان طور که برای رضای او به نماز مشغول بودند.

ثالثاً: و بازهم مثال. دو راننده را با هم مقایسه می‌کنیم. یکی که در هنگام رانندگی هیچ کار دیگری نمی‌تواند انجام دهد. دیگری در حین رانندگی می‌تواند رادیو هم گوش کند و یا در مورد موضوع در حال پخش با کنار درستی خود صحبت کند. راننده ی دوم دارای کمال بیشتری است. آیا می‌توان گفت تو رانندگی نمی‌کنی چون که به تحلیل و گفتگو مشغولی! این دو با هم منافاتی ندارند.
موفق باشید



گروه پرسش و پاسخ فطرت