عزل ابوبکر و تعیین علی بن ابی طالب علیه السلام برای تبلیغ سوره برائت

در ۱ذی الحجة در سال نهم هجرت، ابوبکر از تبلیغ سوره برائت عزل شد. سپس پیامبر صلی الله علیه واله امیرالمؤمنین علیه السلام را روانه فرمود که آیات برائت را از ابوبکر بگیردو خود بر اهل مکه قرایت فرماید.(۱)
آغاز ماجرا ازاین قرار بود که در سال ۹ هجری قمری پیامبر صلی الله علیه واله ابوبکر را به مکه فرستاد تا آیات اوایل سوره برائت را بر کفار بخواند.
پس از رفتن او جبرییل نازل شد: ((یا رسول الله، ادای این امر باید به دست شما یا به دست مردی که از شماست انجام شود)). به روایت دیگر ((باید علی علیه السلام از جانب تو تبلیغ کند)).
پیامبر صلی الله علیه واله امیرالمؤمنین علیه السلام را که به منزله جانش بود معین کردند و به او فرمودند: شتاب کن و آیات را از ابوبکر بگیر و در موسم حج بر مردمان قرایت کن.
 

**********

آن حضرت نامه غضباء را به امیرالمؤمنین علیه السلام داد و آن حضرت همراه جابربن عبدالله حرکت فرمود،و در روز دوم به ابی بکر رسید و آیات برائت را از وی گرفت و اختیار آمدن یا برگشتن را به خود او واگذار کرد.
ابوبکر به مدینه بازگشت و به پیامبر صلی الله علیه واله عرض کرد: ((مرا برای کاری لایق دانستی که دیگران مشتاق آن بودند، ولی مقداری که رفتم مرا معزول نمودی))؟ 
حضرت فرمود: ((من تو را معزول نساختم بلکه خدا تو را معزول ساخت)).

**********

امیرالمؤمنین علیه السلام آیات را در سه روز ایام تشریق در منی که مجمع کفار و مشرکین بود و از بغض و عداوت علی آکنده بودند،هر صبح وشام همراه با فرمایشات پیامبر صلی الله علیه و اله بر مردم قرایت می‌نمود و سپس به مدینه مراجعت فرمود.
از هنگامی که علی علیه السلام به مکه رفته بود،از فراق او آثار حزن بر صورت مبارک پیامبر صلی الله علیه واله ظاهر گشته بود. 
صحابه با خود می‌گفتند:شاید خبر فوت آن حضرت از آسمان رسیده،یا از ما دلتنگ شده باشد.
ابوذر رحمه الله نزد پیامبر صلی الله علیه واله دارای مقام و منزلتی بودولذا او را نزد آن حضرت فرستادند.
ابوذر کلمات اصحاب را عرضه داشت،و آن حضرت فرمود: ((حزن و اندوه من برای مفارقت علی است)).

**********

ابوذر برای اطلاع از حال علی علیه السلام از مدینه به استقبال آن حضرت حرکت کرد،ودر اثنای راه به امیرالمؤمنین علیه السلام رسید و با آن حضرت دیدن کرد و عرض کرد: پدر و مادرم فدای شما باد،آهسته تشریف بیاورید تا من پیشتر بروم و بشارت آمدن شما را به پیامبر صلی الله علیه واله بدهم.
ابوذر به سرعت خود را به پیامبر صلی الله علیه واله رسانید و آمدن علی علیه السلام را به پیامبر صلی الله علیه واله بشارت داد.
آن حضرت با اصحاب به استقبال علی علیه السلام آمدند و چون به آن جناب رسیدند،پیاده شده آن حضرت را در آغوش گرفتند و صورت مبارک خود را بر شانه علی علیه السلام گذاشتند و ازشوق دیدار گریستند و امیرالمؤمنین علیه السلام نیز گریستند.
پس پیامبرصلی الله علیه واله به علی علیه السلام فرمود: ((پدر و مادرم به قربانت، در مکه چه کردی))؟ 
امیرالمؤمنین علیه السلام از آنچه انجام شده بود به آن حضرت خبر داد.(۲)

(۱):تو ضیح المقاصد:ص۲۹.مصباح کفعمی:ج۲ص۶۰.بحارالانوار:ج۹۷ص۳۸۴.
شرح احقاق الحق:ج۷ص۴۲۲.فیض العلام: ص۱۰۶-۱۰۷.
(۲): به مدرک (۳) مراجعه شود
منبع: کتاب تقویم شیعه/عبدالحسین نیشابوری/ قم:انتشارات دلیل ما/چاپ سوم/ صفحه:۲۸۳و۲۸۴

 


 



سایت فطرت