این مطلب، بخشی از یک سلسله مطالب است.

دانشجو: جناب‌آقای دکتر سلام عرض می‌کنم. در بحث گذشته فرمودید که یکی ازمحورهایی که می‌تواند باعث وحدت شیعیان و اهل تسنن شود غدیر است زیرا مورد قبول همه مسلمین است. لطفاً در ابتدا بحث قرآنی آن را مشخص فرمایید و سپس روایات مربوطه را شرح نمایید.

دکتر: با عرض سلام خدمت برادر عزیزم. غدیر چشمه زلالی است که هر کس از‌آن بنوشد، جان و روحش صفامی یابد و صیقل می‌گیرد.
خداوند کریم در‌آیه ۶۷ سوره مایده می‌فرماید:

"یاایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک وان لم تفعل فما بلغت رسالته و الله یعصمک من الناس ان الله لایهدی القوم الکافرین" 
یعنی «ای پیامبر، آنچه را که از پروردگارت بر تو نازل شده به مردم ابلاغ نما که اگر آن را انجام ندهی رسالت الهی را) هیچ(انجام نداده ای و خداوند تورا از شر توطئه مردم حفظ می‌نماید».

در واقع خداوند متعال یک وظیفه ای به دوش پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله گذاشته که در بیان اهمیت آن می‌فرماید: اگر این وظیفه را انجام ندهی اصلاً هیچ رسالت الهی را انجام نداده ای و اگر چه ممکن است انجام این مسیولیت همراه با خطراتی باشد ولی نگران مباش که خداوند تو و دینت را ازتوطئه‌های دشمنان، حفظ می‌فرماید. این چه حکمی است که ابلاغش این قدر اهمیت دارد که مساوی با تمام زحمات پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در ۲۳ سال رسالتشان می‌باشد؟ بیان چه دستوری از جانب خداوند، مخالفت، معاندین را به طوری بر می‌انگیزاند، که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از آن نگران بودند، و خداوند به ایشان دلداری می‌دهند که نگران نباشند؟

دانشجو: جناب دکتر شما می‌خواهید بفرمایید که تنها حکمی که مشمول این شرایط می‌شود، خلافت بعد از پیامبر اکرم است، در حالی که سیاق آیات قبل و بعد از آیه ۶۷ مایده درباره یهود است، لذا خداوند به پیامبر اکرم دستور تبلیغ دین اسلام را در مقابل اهل کتاب داده و تضمین کرده که حضرت را از توطئه‌های یهود حفظ
می فرماید.

دکتر: سوره مایده، سوره مدنی است و درسالهای آخرحکومت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله،نازل شده که در مدینه حکومت مقتدری داشتند، لذا یهود برای اسلام خطری نبود که پیامبر اکرم صلی الله علیه و ‌آله از آن نگران باشند.

دانشجو: بعضی از علما و اهل تسنن معتقدند که این آیه برخلاف کل سوره مایده، مکی بوده و مربوط به اوایل بعثت است.

دکتر: پس بنابراین شما می‌پذیرید که‌ آیه مربوط به یهود نبوده و سیاق آن با سیاق بقیه ی ‌آیات تطبیق ندارد. به علاوه اگر منظور از «بلغ ما انزل الیک» یعنی رساندن آنچه که بتو نازل شده، رساندن کل احکام الهی باشد، در این صورت به اصطلاح اتحاد شرط و جزا پیش می‌آید که معنی آن، این گونه می‌شود که"اگر رسالتت را انجام ندهی، رسالتت را انجام نداده ای"! قطعاً بیان این جمله، بی فایده، عبث و از ساحت مقدس خداوند به دور است. بنابراین منظور از «بلغ ما انزل الیک»تبلیغ یک حکم از دین (نه تمام احکام) می‌باشد.وتنها حکمی که عدم تبلیغش باعث از بین رفتن کل دین می‌شود، به حکم عقل، جانشینی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، به عنوان حافظ و نگهبان دین می‌باشد.

دانشجو: اگر پیامبر هر حکمی را تبلیغ نکنند در واقع کل رسالت را انجام نداده اند زیرا، اگر یک جزء را که با بقیه اجزاء یک کل ارتباط سیستماتیک داشته باشد، حذف کنیم در واقع کل را از بین برده‌ایم.

دکتر: شرایطی که در آیه ذکرشده ، شامل هر حکمی نمی‌شود. یعنی این حکم آن قدر در جامعه مهم است،که ممکن است بر علیه ایشان شورش کنند،به طوری که خداوند متعال به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله دل داری می‌دهد که من تو را و دینت را، از شر مردم و توطئه‌های آنها حفظ می‌کنم.واصولا از نظر آموزه‌های دینی، احکام ارزش‌های متفاوتی دارند. اینطور نیست که اگر کسی مثلاً به نامحرمی نگاه کرد، ولو ‌آنکه تمام واجباتش را انجام دهد، از دین خارج شده باشد و اگر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله حکم تحریم نگاه به نامحرم را نفرمایند گویی کل دین را ابلاغ نکرده اند ۱.
بدین وسیله با برهان خلف و پس از رد همه احکامی که این شرایط بر آنها صدق نمی‌کند (یعنی۱- تبلیغش آن قدر در جامعه ایجاد حساسیت کند که بسیاری آن را نپذیرند وشورش کنند و لذا ۲-پیامبر اکرم از ابلاغ آن بیم داشته باشند و۳- عدم ابلاغش به کل د ین لطمه بزند) تنها مسئله ای که مشمول این شرایط می‌شود بحث رهبری جامعه بعد از پیامبر اکرم صلی الله علیه و‌آله می‌باشد. چ

دانشجو: اینکه در انتهای آیه می‌فرماید «ان الله لا یهدی القوم الکافرین» آیا دلیلی بر این نیست که آیه در ابتدای بعثت نازل شده و خداوند به پیامبراکرم امید می‌دهد که تلاش‌های کافرین را بی فایده کرده و مبارزات آنها بر علیه پیامبر اکرم بجایی نخواهد رسید؟

دکتر: قبلا عرض کردم که اگرمنظور این باشد که کل دین را برای کفار تبلیغ کن که اگر‌آن را تبلیغ نکنی، آن را تبلیغ نکرده ای، دوری بی حاصل ایجاد شده، که ساحت مقدس ربوبی از این کلام‌های عبث، منزه است. از سوی دیگر، در ابتدای بعثت که هنوز دینی تبلیغ نشده بود که خداوند بفرماید اگر این حکم را نرسانی گویا تمام دین را نرسانده‌ای.

دانشجو: می‌توان مراد خداوند را این گونه فرض کرد که اگر این حکم را تبلیغ نکنی تمامی زحمات آینده‌ات هدر خواهد رفت.

دکتر: حتی اگر زمان نزول آیه در اول بعثت فرض کنیم،با شرایط سه گانه ای که در آیه برای این حکم ذکر شده جز با جانشینی پیامبر اکرم صلی الله علیه و‌آله،با حکم دیگری قابل تطبیق نیست. پس معنای آیه این می‌شود: ای پیامبر، آن حکمی را که بر تو نازل شده،برای مردم مشخص فرما که اگر آن را تبلیغ نکنی، گویی تمام دین را تبلیغ نکرده ای۲. و کسانی که با آن مخالفت نمایند، کافر تلقی شده از دین بهره ای ندارند و خداوند تلاش‌های آنها را برای عقیم گذاشتن این تبلیغ، بی ثمر خواهد گذاشت.

در واقع پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از مخالفت کفار نگرانی ندارند، بلکه از به ظاهر مسلمانانی نگران هستند که بخاطر منافع شخصی این حکم را نمی‌پذیرند. ولی خداوند متعال به رسول گرامیش اطمینان می‌دهد که تلاش‌های این کافران مسلمان نما بجایی نخواهد رسید وتو در تبلیغ آن، موفق خواهی شد.

دانشجو: آقای دکتر بنده بسیار مایل هستم بدانم که این آیه چه زمانی ودر چه موردی نازل شده،است؟

دکتر: آنچه در کتب برادران اهل تسنن و در مورد شان نزول صحیح این آیه، آمده بسیار زیاداست و بنده فقط چند مورد را از باب نمونه عرض می‌نمایم:

۱- در تفسیر الدرّ المنثور جلال الدین سیوطی این گونه آمده است:

ابن ابی حاتم و ابن مردویه و ابن عساکر از ابی سعید خدری نقل کرده اند که گفته است این آیه"یا ایهاالرسول بلغ ما انزل الیک من ربک" بر پیامبر اکرم، روز عیدغدیرخم، در مورد علی بن ابیطالب نازل شده است۴.

و نیز ابن مردویه از ابن مسعود نقل می‌کند که گفته است: ما در زمان رسول الله(صلی الله علیه و آله) آیه را اینگونه می‌خواندیم: «یا ایهاالرسول بلغ ما انزل الیک من ربک ان علیا مولی المومنین و ان لم تفعل فما بلغت رسالته» یعنی ای پیامبرآنچه از جانب پروردگارت نازل شده، که علی (علیه السلام) سرپرست مومنین است،را به مردم تبلیغ کن، که اگر (ولایت علی) را تبلیغ نکنی (هیچ) رسالت الهی را انجام نداده ای۵.

۲- حاکم حسکانی در شواهد التنزیل از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله نقل می‌کند که حضرت فرمودند: (در شب معراج) که مرا به آسمان بردند ندایی از تحت عرش شنیدم (به این مضمون) که «به درستی که علی پرچم هدایت و دوست کسی است که به من ایمان آورد»

ای محمد این را (به مردم) تبلیغ کن پس هنگامی که حضرت از آسمان ها فرود آمدند، آن را مخفی نمودند تا اینکه آیه نازل شد «یا ایهاالرسول بلغ ما انزل الیک من ربک فی علی بن ابیطالب و ان لم تفعل فما بلغت رسالته» یعنی ای پیامبر آنچه که درباره علی ابن ابیطالب بر تو نازل شده بر مردم تبلیغ نما که اگر آن را نرسانی رسالت الهی را (هیچ) انجام نداده ای۶. 
و نیز از ابن عساکر و واحدی نقل می‌کند که در کتب خود آورده اند آیه ۶۷ مایده روز عید غدیر درباره علی نازل شد۷.

دانشجو: ما نیز قبول داریم که علی رضی الله عنه، پرچم هدایت است.

دکتر: اولاً شما که این مطلب را قبول دارید، باید هدایت را فقط از ایشان بگیرید نه از کسانی که خود محتاج هدایت‌اند. ثانیاً احادیث؛ مطالب بسیار بیشتری را ذیل این آیه، اعلام می‌کنند. مثلاً همین حاکم حسکانی از ابن عباس درباره‌آیه «یا ایها الرسول بلغ...» نقل می‌کند:

آیه درباره علی نازل شده و به رسول الله امر کرده که علی را تبلیغ کند،پس رسول خدا دست علی را گرفته و فرمود: هر کس من مولا و سرپرست او هستم، علی مولا و سرپرست اوست. خدایا هر که او را دوست می‌دارد، دوست بدار و با آنکه با او دشمنی می‌کند، دشمن باش۸.

و نیز در حدیث مفصلی از امام باقرعلیه السلام نقل می‌کند که خداوند، همانطور که نماز و روزه و زکات و حج را در قرآن کریم به مردم دستور داده و به پیامبراکرم صلی الله علیه و آله فرمود که کیفیت این اعمال را به مردم‌آموزش بده، وقتی آیه"انما ولیکم الله و رسوله و الذین امنوا الذین یقیمون الصلوه و یوتون الزکوه و هم راکعون"۹ نازل شد

خداوند به پیامبراکرم صلی الله علیه و آله فرمود که همانطور که نماز و زکات و روزه و حج را به مردم یاددادی، در مورد اینکه ولی آنها کیست، به ایشان آگاهی بده. پس پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله دست علی علیه السلام را گرفته و او را بلند نمود تا سپیدی زیربغلش معلوم شد. سپس فرمود ای مردم، آیا من از شما بخودتان سزاوارتر نیستم؟ عرض کردند بلی یا رسول الله، فرمود پس هر کسی که من مولا و سرپرست او هستم علی مولا و سرپرست اوست. خدایا دوست بدار هر که او را دوست می‌دارد و دشمن بدار که هر که با او دشمنی می‌کند و آنکه او را یاری می‌کند، یاری فرما و‌آنکه او را رها می‌کند، رهایش فرما۱۰.

دانشجو: با این احادیثی که شما فرمودید جای تردیدی باقی نمی‌ماند که آیه ۶۷ سوره مایده در اعلان ولایت علی بن ابیطالب آمده است. آقای دکتر برخورد مردم در روز غدیر چگونه بود؟ 
دکتر: همان طور که خداوند وعده فرموده بود،همه مردم به خدمت امیرالمومنین علیه السلام رسیده به ایشان تبریک گفته و بیعت کردند. فقط یک نفر ابراز مخالفت رسمی کرد و او حارث بن نعمان فهری بود که در مدینه خدمت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله رسیده عرض کرد: ای محمد تو ما را به کلمه شهادت دلالت نمودی، از تو قبول کردیم، به نماز و خمس و زکات وروزه و حج و جهاد ترغیب نمودی، فرمان تو بردیم. با این همه راضی نشدی و دست پسر عم خود را گرفته و می‌گویی بعد از من امیر شماست باو اقتدا کنید وتابع او شوید؟آیا این کار به مجرد رای تو بود،یا به امر خدا کرده‌ای؟ حضرت فرمود:قسم به خدایی که جز او معبودی نیست، این کار از جانب خدا بوده است. پس او برخواست و در حالی که می‌رفت گفت: «خدایا اگر آنچه محمد می‌گوید حق است؛ سنگی از آسمان بر ما بباران یا عذابی دردناک بر ما فرو فرست» پس خداوند سنگی برسراو نازل کرد که او را در جا کشت۱۱.

دانشجو: بدین ترتیب خداوند ثابت فرمود که خود دستوردهنده این جریان بوده است.ماجرای بسیار جالبی بود.نظر سایر کتب اهل تسنن در باره غدیر چیست؟

دکتر: بررسی سایر کتب،مجال بیشتری می‌طلبدکه در آینده،انشاءالله به آن خواهیم پرداخت.

دانشجو: از این که وقت شریفتان را به بنده دادید، متشکرم. تا گفتگوی بعدی خدانگهدار.

دکتر: در پناه خداوند متعال باشید.

 

پی‌نوشت‌ها:

۱- تفسیر المیزان ج ۶ صفحات ۷۲-۶۰ ذیل آیه ۶۷ مایده. 
۲- در واقع این شرط، شرط واقعی نیست و ساحت مقدس پیامبر اکرم منزه است از‌ آنکه از دستور خداوند تخطی بفرماید. بلکه برای بیان اهمیت تبلیغ این حکم است، که تبلیغش معادل تبلیغ تمام دین است. 
۳- از اینکه خد اوند نوع تلاش‌های مخالفین را مشخص نفرموده برداشت می‌شود که شامل همه گونه تلاش منفی بر علیه جان یاشخصیت پیامبر اکرم یا تخریب دین، می‌شود. 
۴- الدر المنثور فی التفسیر الماثور ج ۲ ص ۲۹۸.
۵- همان مدرک. 
۶- شواهد التنزیل لقواعد التفضیل ج ۱ ص۹ ۲۴
۷- ابن عساکر، تاریخ دمشق ج ۲- ص ۸۵ ط ۲ حدیث ۵۸۸. 
و واحدی در کتاب اسباب النزول ص ۱۵۰ ط ۱.
۸- شواهد التنزیل ج ۱ ص ۲۵۱
۹- ۵۵ مایده،یعنی بدرستیکه ولی شما، خدا، پیامبرش و مومنینی هستند که نماز را بپا داشته و در حال رکوع، زکات می‌دهند.
۱۰- شواهد التنزیل ج ۱ ص ۲۵۳.
۱۱- ثعلبی در تفسیر الکشف و البیان ج ۱۰ ص ۳۵.

 

//



محمدرضا فاخری