مهدی منتظر(عج) از دیدگاه اهل سنت

 

کتاب «عقیده اهل السنة والاثر فی المهدی المنتظر» که تقریر درس استاد شیخ عبدالمحسن العباد از علمای اهل تسنن و صاحب کرسی در دانشگاه‌های کشورهای عربی است، اخیرا به فارسی ترجمه و تحت عنوان مهدی منتظر از دیدگاه اهل سنت منتشر شده است. نویسنده محقق و فاضل، در این جزوه، مباحث تحقیقی ارزشمندی را در ضمن ۱۰ عنوان مطرح کرده که پیرامون حضرت مهدی علیه السلام و جایگاه اسلامی این عقیده اسلامی است. وی مطالبی از جوامع روایی اهل سنت و اسامی صحابی پیامبرگرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) که روایات و احادیثی درباره حضرت مهدی از آن بزرگوار نقل کرده اند و همچنین نام علمایی که قایل به تواتر اخبار در مورد امام مهدی هستند را آورده است.

این جزوه توسط حجت الاسلام والمسلمین سید هادی خسروشاهی و اخیرا توسط آقای حسن طاهری پورهمدانی به فارسی برگردانده شده و به همت انتشارات شبر منتشر گردیده است.فشرده ای از این کتاب را در زیر ملاحظه می‌کنید:

از جمله امور و حوادثی که در آینده به وقوع پیوسته و در آخرالزمان به هنگام نزول حضرت عیسی علیه السلام از آسمان به سوی زمین تحقق پیدا می‌کند خروج مردی از اهل بیت نبوت از اولاد علی بن ابی طالب (۲) (رضی الله عنه) است که اسم ایشان مطابق اسم جد بزرگوارش حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) است اجمال عناوین به این ترتیب است:

الف ـ ذکر اسامی آن عده ازاصحاب پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) که مستقیما از شخص آن حضرت احادیث مهدی را نقل نموده اند.

ب ـ ذکر اسامی علما و پیشوایانی که احادیث و آثار وارده در شان حضرت مهدی را استخراج و در کتب خود وارد نموده اند.

ج ـ ذکر اسامی علمایی که در مورد حضرت مهدی کتاب مستقلی نوشته اند.

د ـ ذکر نام آن دسته از علمایی که حکایت و ادعا نموده اند که احادیث وارده درخصوص حضرت مهدی در حد تواتر است و نقل کلامشان در این رابطه.

هـ ـ بیان احادیثی که در صحیحین وارد شده و مربوط به حضرت مهدی می‌شود.

و ـ بیان بخشی از احادیثی که در شان حضرت مهدی در غیر صحیحین از کتب علما وارد شده با بررسی اساتید بعضی از آنها.

ز ـ ذکر نام بعضی علمایی که احتجاج به احادیث مهدی کرده اند با اعتقاد به موجب آن و بیان کلامشان در این خصوص.

ح ـ ذکر نام بعضی از افرادی که از آنها حکایت می‌شود انکار احادیث مهدی یا تردید در آن احادیث و رد کلام آنها به اختصار.

ط ـ ذکر بعضی مواردی که ممکن است کسی تصور کند آنها با احادیث وارده در مورد مهدی تعارض دارد و بیان جواب آنها.

ی ـ اختتام کلام.

اما مطلب اول یعنی اسامی آن عده از صحابی که احادیث مهدی را از رسول اکرم روایت کرده اند بیست و شش نفرند به این ترتیب:

۱ ـ عثمان بن عفان

۲ ـ علی بن ابی طالب

۳ ـ طلحه بن عبیدالله

۴ ـ عبدالرحمن بن عوف

۵ ـ حسین بن علی

۶ ـ ام سلمه

۷ ـ ام حبیبه

۸ ـ عبدالله بن عباس

۹ ـ عبدالله بن مسعود

۱۰ ـ عبدالله بن عمر

۱۱ ـ عبدالله بن عمرو

۱۲ ـ ابوسعید خدری

۱۳ ـ جابربن عبدالله

۱۴ ـ ابوهریره

۱۵ ـ انس بن مالک

۱۶ ـ عماربن یاسر

۱۷ ـ عوف بن مالک

۱۸ ـ ثوبان مولی رسول الله

۱۹ ـ قره بن ایاس

۲۰ ـ علی الهلالی

۲۱ ـ حذیفه بن یمان

۲۲ ـ عبدالله بن حارث بن حمزه

۲۳ ـ عوف بن مالک

۲۴ ـ عمران بن حصین

۲۵ ـ ابوالطفیل

۲۶ ـ جابرالصدفی

و چون احادیث و روایات کثیر و مستفیض از حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) که مورد قبول و اعتقاد امت اسلامی است دلالت بر ظهور حضرت مهدی دارد موضوع بحث و تحقیق را در این خصوص قرار داده است زیرا:

اولا: احادیث وارده در مورد مهدی در صحیحین به صورت تفصیل نیامده بلکه به نحو اجمال بیان گردیده ولی در غیر صحیحین روایاتی نقل شده که مفسر و مبین آن احادیث مجمل در صحیحین می‌باشد. بنابراین ممکن است کسی تصور کند این وضع (عدم تفصیل آن در صحیحین) از شان موضوع و روایات وارده در مورد مهدی کاسته و ارزش آن را پایین آورده است.

ولی این خطا و اشتباهی واضح بیش نیست زیرا که روایات صحیح و حسن که در غیرصحیحین آمده بدون هیچ شکی مورد قبول و اعتماد اهل حدیث است.

ثانیا: اینکه بعضی از نویسندگان در زمان معاصر ناآگاهانه اقدام به طعن احادیثی نموده که در مورد مهدی وارد شده و این اقدام نه تنها از روی علم و آگاهی نبوده بلکه به علت جهل و نادانی طاعن و یا تقلید او از فردی است که به احادیث نبوی اعتنایی ندارد.

 

از جمله این افراد شخصی است به نام عبدالرحمن محمد عثمان که تعلیقه و حاشیه ای بر کتاب تحفه الاحوذی زده و اخیرا در مصر به چاپ رسیده که در جزء ششم در باب ما جا فی الخلفا در حاشیه خود می‌گوید:

خیلی از علما نظرشان بر این است که احادیثی که در مورد مهدی وارد شده مشکوک است و صحت نقل آن از حضرت رسول ثابت نیست بلکه همه آنها از موضوعات و جعلیات شیعه است و نیز در جلد ششم در باب «ماجا فی تقارب الزمن» و «قصرالامل» در حالی که قصدش پایین آوردن شان و منزلت مهدی است, می‌گوید: خیلی از علمای مورد وثوق و حافظ حدیث معتقدند احادیثی که در خصوص مهدی وارد شده از جعلیات فرقه باطنیه و شیعه و امثالهم است و نسبت این قبیل روایات به نبی اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) درست نیست.

بلکه بعضی بیش از این تجری پیدا کرده و پا فراتر نهاده مانند محیی الدین عبدالحمید که در تعلیقه خود بر کتاب الحاوی للفتاوی که تالیف سیوطی است می‌گوید: در آخرین جز از کتاب العرف الوردی فی اخبار المهدی ص ۱۶۶ بعضی از باحثین معتقدند هر حدیثی که در مورد مهدی یا دجال نقل شده از اسراییلیات است.

و از همه اینها خطرناک تر و شکننده تر تعلیق و حاشیه ابوریه رییس بعثه الازهر در لبنان است که در سال گذشته بر کتاب النهایه ابن کثیر نوشته و نتیجه و خلاصه کلامش آن است که همه احادیثی که در مورد مهدی، عیسی بن مریم و دجال وارد شده رمز و کنایه از نصرت حق بر باطل است (به این معنی که مهدی و عیسی بن مریم و دجال واقعیت ندارد بلکه این قبیل تعابیر کنایه از پیروزی حق بر باطل است).

پس برای رد این خیالات واهی و بی اساس و به جهت اینکه بر هر فرد مسلمان که باید به اصلاح نفس خود بپردازد لازم و ضروری است اخبار و بیان پیامبر خود را تصدیق نموده و نسبت به آن هیچ گونه شک و تردیدی به خود راه ندهد ـ چنانکه قبلا اشاره شد_ در مورد حضرت مهدی بحث و تحقیق داشته باشد که عنوان این تحقیق و بحث را قرار داده است: «عقیده اهل السنه والاثر فی المهدی المنتظر».

علما و پیشوایان اهل سنت احادیث و آثار وارده در مورد مهدی را در کتاب‌های صحاح، سنن، معاجم و مسانید خود آورده اند که تعداد کسانی که اطلاع پیدا کرده در این رابطه بر کتب آنها یا بر ذکر تخریج شان نسبت به احادیث مهدی سی و هشت نفرند که ذیلا بیان می‌شود:

۱ ـ «ابوداود» در سنن خود.

۲ ـ «ترمذی» در جامع اش.

۳ ـ «ابن ماجه» در سنن خود.

۴ ـ «نسایی» که سافرینی از او نقل کرده در لوامع الانوار البهیه و نیز نقل کرده مناوی در فیض القدیر.

۵ ـ «احمد» در مسند خود.

۶ ـ «ابن حیان» در صحیح خود.

۷ ـ «حاکم» در مستدرک خود

۸ ـ «ابوبکر ابوشیبه» در المصنف.

۹ ـ «نعیم بن حماد» در کتاب الفتن.

۱۰ ـ «حافظ ابونعیم» در کتاب المهدی و همچنین الحلیه.

۱۱ ـ طبرانی در الکبیر و الاوسط و الصغیر.

۱۲ ـ «دارقطنی» در الافراد.

۱۳ ـ «بارودی» در معرفه الصحابه.

۱۴ ـ «ابویعلی موصلی» در مسند خود.

۱۵ ـ «البزار» در مسند خود.

۱۶ ـ «حارث بن ابی اسامه» در مسند خود.

۱۷ ـ «خطیب» در تلخیص المتشابه و نیز در المتقن و همچنین در المفترق.

۱۸ ـ «ابن عساکر» در تاریخ خود.

۱۹ ـ «ابن منده» در تاریخ اصفهان.

۲۰ ـ «ابوالحسن الحربی» در الاول من الحربیات.

۲۱ ـ «تمام الرازی» در الفواید.

۲۲ ـ «ابن جریر» در تهذیب الاثار.

۲۳ ـ «ابوبکر المقری» در المعجم.

۲۴ ـ «ابوعمر الدایی» در سنن خود.

۲۵ ـ «ابوغند کوفی» در الفتن.

۲۶ ـ «الدیلمی» در مسند الفردوس.

۲۷ ـ «ابوبکر الاسکاف» در فواید الاخبار.

۲۸ ـ «ابوالحسین بن المناوی» در کتاب الملاحم.

۲۹ ـ «بیهقی» در دلایل النبوه.

۳۰ ـ «ابوعمر المقری» در سنن خود.

۳۱ ـ «ابن جوزی» در تاریخ خود.

۳۲ ـ «یحیی بن عبدالحمید الجمانی» در مسند خود.

۳۳ ـ «رویانی» در مسند خود.

۳۴ ـ «ابن سعد» در طبقات.

۳۵ ـ «ابن خزیمه»

۳۶ ـ «حسن بن سفیان»

۳۷ ـ «عمر بن سبه»

۳۸ ـ «ابوعوانه» (۳)

و چهار نفر اخیر از سی وهشت نفر را که عبارتند از:

«ابن خزیمه»

«حسن بن سفیان»

«عمر بن سبه»

«ابوعوانه»

«سیوطی» در العرف الوردی بیان کرده و توضیح داده که این افراد از جمله کسانی هستند که احادیث مهدی را تخریج کرده اند ولی مشخصات کتابشان را بیان نکرده است.

 

نگاهی به برخی کتب در خصوص مهدی

همان طور که علمای اسلام توجه و عنایت به همه احادیث وارده از رسول گرامی اسلام داشته و کتابهایی در این رابطه تالیف نموده اند و شروحی را تصنیف کرده اند، در مورد احادیث وارده نسبت به مهدی نیز عنایت به خرج داده و کتابها نوشته اند.

از جمله «الفکر فی ظهور المنتظر» که شیخ محمد سفارینی (متوفای ۱۱۸۸ هـ ق) در کتاب «لوامع الانوار البهیه» و شیخ صدیق حسن القنوجی (متوفای ۱۳۰۷ هـ ق) در کتاب «الاذاعه لما کان و مایکون بین یدی الساعه» و غیره بیان کرده اند.

و نیز از جمله کسانی که در شأن مهدی کتاب تالیف نموده «قاضی محمد بن علی شوکانی» است که وی در کتاب خود به نام «التوضیح فی تواتر ما جاء فی المهدی المنتظر و الدجال و المسیح» علاوه بر تحقیقی که در مورد احادیث وارده در خصوص مهدی نموده در مورد حضرت مسیح و دجال نیز تحقیق کرده و کتاب شوکانی را صدیق حسن در کتاب خود «الاذاعه» بیان داشته و گفته «شوکانی از کسانی است که در شان مهدی کتابی تالیف نموده و روایات متواتره در خصوص آن بزرگوار را نقل کرده است.»

و همچنین جمع نموده سید علامه «بدر المله المنیر محمد بن اسماعیل امیر یمانی» احادیثی را که حکم می‌کند به خروج مهدی و بیان می‌دارد که مهدی از آل محمد صلی الله علیه و آله وسلم است و اینکه او در آخر الزمان ظاهر می‌گردد. سپس امیر یمانی اضافه می‌کند که زمان ظهور مهدی را تعیین نکرده اند. (۴) ولی این مقدار روشن است که او قبل از دجال ظاهر خواهد شد.

 

بعضی علما که احادیث مهدی را متواتر دانسته اند

۱ ـ از کسانی که بیان داشته احادیث وارده در مورد مهدی در حد تواتر است حافظ «ابوالحسن محمد بن الحسین الابری السجزی» (متوفای ۳۶۳ هـ ق) صاحب کتاب «مناقب الشافعی» است.

وی ضمن رد شخصی به نام «محمد بن خالد الجندی» که مدعی شده «لامهدی الا عیسی بن مریم» یعنی مهدی همان عیسی بن مریم است، می‌گوید:

محمد بن خالد پیش اهل صناعت و نقل و حدیث شناخته شده نیست (و لذا به حرف او نمی‌شود اعتنا کرد) و حرف او که می‌گوید «مهدی همان عیسی است» چه ارزشی دارد در مقابل اخبار و روایات متواتر و مستفیض که از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده که این روایات متواتر نبوی، مهدی را غیر از عیسی بلکه شخصی از اهل بیت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) معرفی می‌کند و توضیح می‌دهد که او در زمین به مدت هفت سال حکومت خواهد فرمود و زمین را آکنده از عدل و داد خواهد کرد.

و حضرت عیسی بن مریم نیز ظاهر گشته مهدی را در کشتن دجال یاری می‌کند و مهدی امام این امت خواهد بود و حضرت عیسی پشت سر او نماز می‌خواند.

و نیز متواتر بودن اخبار مهدی را صاحب کتاب المنار المنیف از حافظ ابوالحسن نقل نموده و با عدم اعتراض خود متواتر بودنش را قبول کرده است.

و همچنین از حافظ ابوالحسن تواتر احادیث مهدی را «حافظ ابن حجر» در کتاب «تهذیب التهذیب» در ترجمه «محمد بن خالد الجندی» نقل نموده بدون اعتراض او را پذیرفته چنانچه صاحب کتاب فتح الباری تواتر را نقل کرده و پذیرفته است.

 

و از جمله علمای بزرگ که تواتر اخبار مهدی را قبول نموده جلال الدین سیوطی است که در باب نزول حضرت عیسی بن مریم علیه السلام در آخرین جز کتاب «العرف الوردی» تواتر اخبار مهدی را از حافظ ابوالحسن نقل کرده و اعتراض ننموده است.

و شخصیت دیگری به نام «مرعی بن یوسف» تواتر اخبار مهدی را در کتاب خود به نام «فواید الفکر فی ظهور المهدی المنتظر» از حافظ ابوالحسن نقل کرده و پذیرفته است و نیز صدیق حسن در کتاب خود «الاذاعه لما کان و ما یکون بین یدی الساعه» تواتر را از حافظ ابوالحسن نقل کرده و مدعای او را پذیرفته است.

۲ ـ از دیگر شخصیت‌هایی که احادیث وارده را در مورد مهدی در حد تواتر می‌داند «شیخ محمد برزنجی» (متوفای ۱۱۰۳ هـ ق) است که در کتاب خود «الاشاعه لا شراط الساعه» می‌گوید: «باب سوم در بیان علامات و نشانه‌های بزرگی است که بعد از وقوع آنها قیامت به پا می‌شود و این نشانه ها زیاد است که از جمله آنها ظهور مهدی است که اولین نشانه‌های بزرگ است.»

بعد توضیح می‌دهد: «آگاه باش که احادیث وارده در مورد مهدی با اختلاف عبارات و تعابیری که در آنها هست بی نهایت زیاد است.»

بعد می‌گوید: «آنچه در روایات کثیره صحیحه آمده، مهدی از اولاد فاطمه است»، و مطلب را ادامه می‌دهد تا می‌گوید «به تحقیق روشن شد بر شما اینکه روایاتی که دلالت می‌کند بر وجود مهدی و خروج وی در آخر الزمان و اینکه مهدی از عترت پیامر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم و از اولاد فاطمه است در حد تواتر معنوی است و معنی ندارد کسی این همه روایات را منکر شود.»

خلاصه در آخر کتاب خود در ختم بیانش بعد از اشاره به بعضی اموری که در آخر الزمان پیش خواهد آمد، می‌گوید: «نهایت چیزی که توسط اخبار صحیح کثیر و مشهور که در حد تواتر معنوی است، ثابت گردیده وجود امارات و علامات بزرگ است در آخر الزمان که از جمله آنها بلکه اول آنها خروج مهدی است که از اولاد فاطمه می‌باشد و زمین را پر از عدل و داد خواهد نمود بعد از اینکه پر از ظلم و جور شده باشد.»

۳ ـ عالم و دانشمند دیگری که بیان داشته احادیث مهدی در حد تواتر است، «شیخ محمد سفارینی» (متوفای ۱۱۸۸ هـ ق) می‌باشد که در کتاب «لوامع الانوار البهیه» می‌گوید: «روایاتی که دلالت بر خروج مهدی دارد زیاد است حتی به حد تواتر معنوی رسیده و آنقدر شایع و مشهور بین علمای اهل سنت است که جز معتقدات آنها محسوب می‌گردد،» و به دنبال آن بعضی از آثار و احادیث مربوط به خروج مهدی را ذکر می‌کند و نام بعضی از صحابه را که احادیث مهدی را نقل نموده اند بیان می‌دارد.

سپس می‌گوید: «روایات مهدی که از اصحاب رسول اکرم نقل شده و من نام بعضی را بردم و بعض دیگر را نبردم و همچنین از تابعین به صورت متعدد نقل گردیده که مجموع آنها مفید علم قطعی و یقینی است.

پس ایمان به خروج و ظهور مهدی واجب است چنانچه این مطلب نزد اهل علم و دانش ثابت بوده و در جمله عقاید اهل سنت و جماعت مندرج است.»

۴ ـ و نیز از علمای بزرگی که روایات مهدی را در حد تواتر می‌داند، «قاضی محمد بن علی شوکانی» (متوفای ۱۲۵۰ هـ ق) می‌باشد که وی صاحب تفسیر مشهوری است و مولف، کتاب نیل الاوطار و کتاب دیگری دارد به نام «التوضیح فی تواتر ما جا فی المهدی المنتظر و الدجال و المسیح» که قبلا هم به این کتاب اشاره رفت.

در کتاب مزبور می‌گوید: «روایاتی که در مورد مهدی وارد شده و امکان وقوف بر آنها هست، پنجاه روایت است که در بین آنها روایات صحیح، حسن و نیز ضعیفی هست که ضعف آن جبران شده است.»

بنابراین روایات وارده در خصوص مهدی بدون شک متواتر است و چگونه متواتر نباشد و حال آن که روایات کمتر از پنجاه را در همه اصطلاحات مورد قبول در اصول، متواتر توصیف می‌کنند.

و اما آثار وارده از صحابه که در آنها به نام مهدی تصریح شده، جدا زیاد است و برای آن حکم رفع است و در مقابل این همه روایات صریح که دلالت بر ظهور مهدی دارد با سلیقه و اجتهاد سخن گفتن و منکر آن شدن سزاوار نیست (زیرا اجتهاد در مقابل نص باطل است)

بعد شوکانی در کتاب مذکور در مسئله نزول حضرت مسیح علیه السلام می‌گوید: «ثابت گردیده که احادیث وارده در مورد مهدی منتظر، متواتر است چنانچه احادیث وارده در خصوص دجال و نزول حضرت عیسی بن مریم متواتر است.»

۵ ـ و از جمله علمایی که مدعی تواتر اخبار مهدی شده «شیخ صدیق حسن القنوجی» (متوفای ۱۳۰۷ هـ ق) می‌باشد که در کتاب خود «الاذاعه لما کان و ما یکون بین یدی الساعه» می‌گوید: «روایات وارده در مورد مهدی با اختلافی که در آنها هست از نظر تعبیر و عبارات جدا زیاد است و به حد تواتر معنوی می‌رسد که این قبیل روایات در سنن و غیر سنن از کتب اسلامی از قبیل معاجم و مسانید آمده است.»

تا آنجا که می‌گوید: «بی شک مهدی در آخر الزمان خروج خواهد کرد بدون اینکه سال و ماه خروجش مشخص شود زیرا اخبار در ظهور مهدی مواتر است و جمهور امت اسلام خلفا عن سلف بر آن اتفاق نظر دارند مگر عده قلیلی که مخالفت آنها ارزشی نداشته و قابل اعتنا نیست.»

سپس اضافه می‌کند «معنی ندارد کسی شک کند در امر این شخصیت فاطمی موعود منتظر که این همه دلایل و احادیث بر وجود و ظهور ایشان اقامه گردیده است. و بلکه انکار آن جریت و جسارت بزرگی است در مقابل روایات مستفیض مشهوری که در حد تواتر است.»

۶ ـ و همچنین از کسانی که تواتر احادیث مهدی را نقل نموده، شخصی است از علمای متاخرین به نام «شیخ محمد بن جعفر کتانی» (متوفای ۱۳۴۵ هـ ق) که در کتاب خود به نام «نظم المتناثر من الحدیث المتواتر» که می‌گوید: «به تحقیق ذکر کرده اند که نزول حضرت عیسی علیه السلام ثابت است چه در کتاب، چه در سنت و چه به اجماع»

سپس ادامه می‌دهد که روایات وارده در خصوص مهدی منتظر متواتر است همچنان که روایات وارده در مورد دجال و عیسی بن مریم در حد تواتر است.

 

 

 

 

۱ ـ با توجه و نظری اجمالی به احادیث و بیانات منقول از ناحیه شریفه حضرت ختمی مرتبت(صلی الله علیه و آله و سلم) می‌توان دریافت که این صلوات و سلام و نیز پیروی از اصحاب آن وجود مقدس شامل آن دسته از اصحاب خواهد شد که بدون کمترین تردید و کوچک ترین لغزشی در طریق و سبیل نجات بودند و تخطی از منویات آن پیامبر به حق و آل گرامش که خود فرمود: «انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی» ننمودند والا آن هم صحبتی و هم نشینی با رسول گرامی اسلام که موجب هدایت نگردد, کوچکترین شرافتی به همراه نخواهد داشت. بلکه پستی و دنایت است که هم نشینی و هم صحبتی با چنان شخصیتی بزرگوار کوچکترین تاثیری در ترقی و تعالی شخص نداشته باشد.

 

۲ ـ معلوم نیست نویسنده سهوا در اینجا حسن را به جای حسین نوشته (زیرا بنا به نقلی یکی از امتیازات آن حضرت در مقابل ایثار و شهادت مظلومانه اش در کربلا آن است که حضرت مهدی (علیه السلام) از صلب او است) یا منظور امام حسن عسکری (علیه السلام) است.

 

۳ ـ مجموع سی و هشت نفر که از علمای و دانشمندان بزرگ اهل سنت هستند احادیث حضرت مهدی علیه السلام را در کتاب‌های فوق نقل نموده اند که معلوم می‌شود روایات وارده در شان و ظهور حضرت حجت علیه السلام در حد تواتر است چنانچه قبلا نیز مولف محترم (شیخ عبدالمحسن العباد) توضیح دادند که بیست و شش نفر از صحابی پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم نیز از شخص آن حضرت روایات مهدی را نقل نموده اند و این در حالی است که احادیث وارده از طریق شیعه از اهل بیت عصمت و طهارت در مورد حضرت مهدی علیه السلام به مراتب بیش از اهل سنت است با این وصف هیچ گونه جای شک و شبهه در مورد آن سرور و ظهورش باقی نمی‌ماند و منکر وجود و ظهور حضرت قایم منکر ضروریات دین بوده و مرتد است.

 

۴ ـ این بیان از این دانشمندان اهل سنت مطابق عقیده و روایات شیعه است که فرموده اند وقت ظهور آن حضرت سرالله است و مشخص نمی‌شود و هر کس در این خصوص تعیین وقت کند کذاب و دروغگو است. و روایاتی در این باره وارد است که مرحوم آیه الله سید محمد کاظم قزوینی از کفایه الاثر، اکمال الدین و بحار الانوار از حضرت رسول اکرم نقل می‌کند که فرمود: یکذب فیها الوقاتون، یعنی کسانی که برای ظهور وقت تعیین می‌کنند دروغ می‌گویند. و از غیبت شیخ طوسی نقل می‌کنند که از امام باقر(علیه السلام) سوال شد: هل لهذا الامر وقت آیا هنگام ظهور مشخص می‌شود فرمود: کذب الوقاتون، کذب الوقاتون، کذب الوقاتون. که حضرت در جواب سه بار به طور مکرر فرمود: تعیین کنندگان وقت (ظهور) دروغ می‌گویند.

 

استاد عبدالمحسن العباد - استاد اهل سنت عرب

ترجمه: سید هادی خسروشاهی

به نقل از سایت فرهنگی موعود

 



سایت فرهنگی موعود